خیال خام :
قهوه دومین صنعت پرسود جهان نیست …..
واقعا برایم سؤال است چطور هنوز هم بر این باور هستید صنعت قهوه پس از نفت، پر سود ترین صنعت جهان است؟ صنایع نظامی، صنایع پزشکی و دارویی، پتروشیمی، معادن، صنایع غیر قانونی مواد مخدر و نوشیدنی های الکلی را چطور مد نظر قرار نمی دهید؟ شاید برایتان جالب باشد که بدانید این یک ادعای کاملاً بی اساس است و رتبۀ صنعت قهوه از نظر سوددهی به حدود رتبۀ 100 بر میگردد. ( بر اساس مطلبی که در سال 2017 در سایت پرفکت دیلی گراند منتشر شده است. لینک منبع انتهای این مطلب آمده است. )
« صنعت قهوه دومین صنعت سوده جهان پس از صنعت نفت است. » این جمله کاملاً غلط است و هیچ گونه مبنای علمی و حقیقی ندارد. اگر چه از زبان انسان های مختلف آنرا شنیده ایم و حتی در پایان نامه های دانشگاهی، مقالات، مجله ها، کتاب ها، وبسایت ها و سایر رسانه ها به آن اشاره شده است. حتی استارباکس هم در گزارشش به کمیتهی روابط خارجی سنای ایالات متحده از این جمله استفاده کرده است.
در واقع اشاره به این جمله برای صنعت قهوه دردسر ساز است. چرا که افراد پس از مدت زیادی فعالیت در صنعت قهوه متوجه می شوند که آنچنان درآمدی (در مقایسه با دیگر صنایع) نداشته اند. حتی این جمله می تواند افراد زیادی را با هدف درآمدزایی به سوی این صنعت بکشاند و تعادل عرضه و تقاضا را بر هم بزند.
عرضه و تقاضا به زبان ساده می گوید که به میزان عرضۀ محصول در بازار، باید تقاضای خرید وجود داشته باشد. همچنین به میزان تقاضای مردم باید محصول مورد نیاز عرضه شود. زمانی که تولید قهوۀ سبز، تعداد کارگاه های برشته کاری، تعداد کافه ها و قهوه فروشی ها از تقاضای مردم زیاد تر شوند، بازار تعادل خودش را از دست می دهد.
درست است که قیمت پایین قهوه به نفع مصرف کننده تمام می شود، اما زمانی که سایر افراد فعال در صنعت قهوه درآمد مناسبی نداشته باشند، انگیزۀ ادامه دادن در آنها کم می شود و در نتیجه عرضه هم کم می شود. به طور کلی توجه به ایجاد تعادل در عرضه و تقاضا در بازار سایر صنایع بسیار مهم است.
به طور کلی در تجارت صنعت قهوه ما با دو مفهوم رو به رو هستیم :
کالا (commodity) و محصول (product)
کالا، به زبان ساده آن محصول خامی است که در جهت تولید محصول دیگری استفاده می شود. مثلاً قهوۀ سبز، کالای خامی است که در جهت تولید قهوۀ برشته کاری شده از آن استفاده می گردد. قهوۀ سبز کالای خام مصرفی است. دستگاه رستر یک کالای بادوام است که می تواند سرمایۀ یک کارگاه برشته کاری محسوب شود، چرا که قیمت بالایی ( مثلاً 200 میلیون تومان) می تواند داشته باشد.
محصول به زبان ساده، سر انجام آن چیزی است که توسط مصرف کنندۀ نهایی خریداری می شود. مانند پودر قهوه ای که از قهوه فروشی های سراسر شهر می خریم. یا یک قهوۀ سرددم (همان کلدبرو) که از یک قفسۀ فروشگاه بر میداریم.
قهوه نه به عنوان کالا دومین تجارت سودآور جهان است و نه به عنوان محصول..
طبق گزارش رصدخانهی پیچیدگی اقتصادی دانشگاه ام آی تی MIT’s Observatory of Economic Complexity (OEC) قهوه نود و هشتمین محصول تجاری جهان محسوب می شود. رتبۀ 2 کجا و 98 کجا؟ این یعنی اینکه به کل این باور غلط بوده است. البته تمامی این داده ها مربوط به سال 2015 هستند و پس از کرونا، میزان مصرف آن دستخوش تغییر شده و کاهش پیدا کرده است.
قهوۀ سبز که تکلیفش مشخص است، به هیچ عنوان رتبۀ دو رقمی به عنوان سودآورترین کالا در تجارت جهانی ندارد.
قهوۀ بسته بندی هم رتبۀ حدود 300 در میان محصولات سودآور را کسب کرده است.
قهوه حتی در میان محصولات کشاوری جهان، رتبۀ دومین محصول کشاورزی سودآور را هم کسب نکرده است. در واقع قهوه در میان 20 محصول کشاورزی برتر هم قرار ندارد. اولین محصول کشاورزی برتر سویا و دومین، گندم است. (سویا در رتبه بندی کالاهای تجاری، رتبۀ 54 را کسب کرده و گندم رتبۀ 70)
این اعداد تقریبی هستند، چرا که این مطلب طبق داده های سال 2015 تنظیم شده و برای نوشتن آن داده های تازه ای پس از کرونا و تأثیر عمیق آن بر تجارت جهانی کسب نشده است.
با این وجود چرا برخی می گویند قهوه دومین کالای تجاری جهان است؟
ریشۀ این ادعا به دهۀ 70 میلادی بر می گردد. اگر چه منابع معتبری در دست نیست که با استناد به آنها درستی این ادعا را بررسی کنیم. در واقع باید بررسی شود که در کدام سال این دهه این چنین بوده است؟ جایگاه قهوه بر اساس ارزش مادی آن بوده است یا حجم معاملاتی آن؟ محدوۀ این رتبه بندی جهانی بوده است یا فقط کشور های مشخص؟
با بررسی برخی منابع دیگر به این مهم دست یافتیم که قهوه در دهۀ 70 میلادی دومین کالای پر معامله در مناطقی مانند آمریکای لاتین بوده است. این ادعایی است که می تواند به حقیقت نزدیک تر باشد، چرا که در برخی منابع به آن اشاره شده است.
با خواندن این مطلب خیال نکنید که صنعت قهوه چون خیلی با ارزش نیست، پس کم ارزش است.. خیر در کشور هایی مانند کلمبیا حدود 8 تا 10 درصد تولید ناخالص داخلی و حدود 8 درصد صادرات این کشور به قهوه مربوط است.
درست است که قهوه دومین کالای تجاری جهان نیست، اما همچنان برای خودش صنعت عظیم و سودآوری محسوب می شود. طبق گزارش رصدخانهی پیچیدگی اقتصادی، ارزش صادرات این صنعت در سال ۲۰۱۵، ۳۰ میلیارد دلار برآورد شده است.
امیدواریم که تاجران قهوه با قیمت منصفانه و درستی دانه های سبز را از کشاورزان خریداری کنند و به قیمت مناسبی آن را به فروش برسانند. این تولید کنندگان و کشاورزان قهوه است که در تجارت جهانی قهوه بسیار آسیب پذیر هستند. آنها در برابر آفات گیاه قهوه و آب و هوای نامطلوب بیش از هر کس دیگری، آسیب و زیان مالی می بینند.
کشاورزان قهوه، تاجران قهوه، برشته کاران، کافه داران و قهوه فروشان همگی درآمد و زندگیشان به قهوه وابسته است. امیدواریم که در این زنجیره تمامی افراد از درآمد مناسبی بر خوردار باشند.